دوباره ننواز سام!

بیوه‌ها ـ استیو مک‌کویین

Widows – 2018

این‌طور به نظر می‌رسد که دیگر باید از یک جور اختلال به نام «قصه‌هایی که گیلیان فلین می‌نویسد» پرده‌برداری کنیم! شکی نیست که این خانم، یک جنایی‌نویس تواناست با ایده‌هایی قابل تحسین، اما نتایج کارش نشان می‌دهد اگر کنترل نشود و همکارش کسی نباشد که بتواند بلندپروازی‌هایش در قصه‌گویی را مهار کند، ایده‌هایش را تلف می‌کند. به نتایج حضورش در سینما و تلویزیون نگاه کنید: وقتی در Gone Girl با دیوید فینچر کار می‌کند، نتیجه فیلمی می‌شود که گرچه درخشان نیست، اما دیدنی است، چون کارگردان، جایگاه و اعتبار کافی برای سروکله زدن با نویسنده‌اش را دارد و ضمناً بلد است آن فیلمنامه را چطور اجرا کند. اما در سریال چیزهای تیز که اجازه داده شده خانم فلین نویسنده‌ی اصلی و طراح کار باشد، تمام تلاش گروه فنی در فضاسازی خوب سریال به‌خاطر استراتژی غلط نویسنده هدر می‌رود، و حالا در این فیلم جدید، بیوه‌ها یک ایده‌ی خیلی خوب، باز هم به‌دلیل هیجان‌زدگی نویسنده به فیلمی متوسط تبدیل شده.

بیوه‌ها با این موقعیت شروع می‌شود که چند گنگستر در آخرین عملیات‌شان به دام پلیس می‌‌افتند و کشته می‌شوند، اما تبعات سرقتی که انجام داده‌اند گریبان‌گیر خانواده‌شان می‌شود و حالا همسران‌شان چاره‌ای ندارند جز این‌که یک عملیات سرقت را به نتیجه برسانند؛ زنان بیوه‌ای که تجربه‌ای در این قضایا ندارند، حالا ناچارند وارد دنیای خشن و ترسناک تبهکارانی شوند که در یک چشم‌به‌هم‌زدن، مغز دشمن‌شان را متلاشی می‌کنند. فیلم تا نیمه، جذاب پیش می‌رود و زنانه کردن یک دنیای مردانه، از هر جهت درگیرکننده به نظر می‌‌رسد. اما ناگهان، این از نظر سازندگان فیلم ناکافی به نظر می‌رسد و حس می‌کنند وقتش است برگ تازه‌ای رو کنند!

جزئیات را نمی‌گویم که قصه لو نرود ولی نقطه عطف بعدی قصه اساساً غیرضروری است و نچسب و نامربوط، و حتی ضایع‌کننده‌ی تم مرکزی فیلم. آقای کارگردان هم که طبق سوابق قبلی‌اش، در فیلم جدید هم‌چنان حواسش به صدور یک نظریه‌ی ضد نژادپرستی در باب استثمار یک زن تیره‌پوست توسط یک مرد سفید بوده، یادش رفته نویسنده‌اش را کنترل کند و نگذارد قصه‌‌ای معقول را به یک چیز اغراق‌آمیز و نامربوط تبدیل کند.

گیلیان فلین شبیه خواننده یا نوازنده‌ای رفتار می‌کند که وقتی کنسرتش به پایان رسیده و تشویق می‌شود تا قطعه‌ی پایانی را اجرا کند، به جای اجرای یک قطعه‌ی کوتاه و بعد هم خداحافظی، شروع می‌کند به اجرای یک کنسرت جدید و فراموش می‌کند یک بار کارش را انجام داده و لزومی ندارد به شیرین‌کاری‌هایش ادامه دهد!    

امتیاز از ۵ ستاره: ★★

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: Content is protected !!
پیمایش به بالا