دورههای تحلیل فیلم
ترم بهار با برگزاری دورهی مرور آثار تارانتینو آغاز خواهد شد
ترم بهاری دورههای آموزشی ما از روز یکشنبه ۱۴ می ۲۰۲۳ آغاز میشود.
در ترم جدید پس از ۳ سال، بار دیگر جلسات حضوری نیز برگزار خواهد شد. یکشنبهها به دورهی حضوری اختصاص دارد که ابتدا فیلم را کنار هم تماشا میکنیم و بعد جلسهی تحلیل آغاز میشود.
دورههای آنلاین برای ساکنان دیگر شهرها و کشورها همچنان برقرار است: روزهای سهشنبه، چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه به ارائهی آنلاین دورهی ۸ جلسهای کارنامهی یک کارگردان: کوئنتین تارانتینو اختصاص خواهد داشت؛ مسیر فعالیت سینماگری را مطالعه میکنیم که در سه دههی گذشته بر شکل فیلمسازی دنیا تأثیری چشمگیر باقی گذاشته است.
این دوره با تحلیل فیلم سگهای انباری (۱۹۹۲) آغاز میشود و با صحبت دربارهی روزی روزگاری هالیوود (۲۰۱۹) به پایان میرسد.
ساعت شروع جلسات (تمامی ساعتها بهوقت شرق آمریکای شمالی قید شده): یکشنبهها ۵ عصر، سهشنبهها ۸ شب، چهارشنبهها ۲ بعدازظهر (مناسب ساکنان کشورهای اروپایی)، پنجشنبهها ۹ شب (مناسب ساکنان غرب آمریکای شمالی)، جمعهها ۱۰ شب (مناسب ساکنان استرالیا و نیوزیلند).
برای ثبت نام در این دوره میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
اگر ابهام و پرسشی برای ثبت نام در این دورهها دارید از طریق سربرگ تماس با ما سؤالتان را ارسال کنید.

دورههای آموزشی برگزارشده
در شش سال گذشته، دورههای آموزشی متنوعی برگزار شده که اطلاعات مربوط به هر کدام در اینجا قابل مشاهده است:
تاریخ سینما
درس «تاريخ سينما» در دو دورهی ۱۲ جلسهای ارائه میشود: دورهی اول به توصيف مهمترين تحولات صنعت سينما از بدو پيدايش در سال ۱۸۹۵ تا اواسط دههی ۱۹۵۰ میپردازد. در دورهی دوم، مهمترين تحولات صنعت سينما از اوايل دههی ۱۹۶۰ تا دوران معاصر را پیگيری خواهيم كرد.
فیلم اول
یک دورهی ۱۲ جلسهای دربارهی نقطهی شروع کار سینماگران دنیا. در این دوره، دربارهی نقطهی شروع کار فیلمسازی و لحن خاص فیلمهای اول صحبت میکنیم. در هر جلسه پس از نقد فیلمی که مشخص شده، کارنامهی کارگردان آن فیلم و سبک کارش به طور کامل تحلیل خواهد شد.
دقیق فیلم ببینیم
این درس در ۱۲ جلسه ارائه میشود و به تحليل سكانس به سكانس ۳ فيلم مهم تاريخ سينما اختصاص دارد. در اين دوره بهشكل عملی و با تمرين جمعی توضيح داده میشود كه ذهن يك تحليلگر به چه شكل ساختمان يك فيلم سينمايی را آناليز میكند.
پیرنگهای گیجکننده
ادبیات مدرن و آوانگارد از مدتها پیش با دستکاری در زمان [خطی] و تغییر زاویهی دید و تکرار صحنهها همراه بوده است. اما وقتی سروکلهی چنین ترفندهای فرمیای در رسانههای عامهپسند پیدا میشود، معمولا جوری با آنها برخورد میشود که انگار این ترفندهای فرمی را از منابع روشنفکرانه کش رفتهاند.
وینسنتها و جولزها
وینسنت بعد از مرگی تصادفی، دوباره برمیخیزد تا در موقعیتی قرار بگیرد كه طبق قواعدی كه خودش به آنها باور دارد، حتماً باید بمیرد؛ به شكل غیرتصادفی. اما این بار نمیمیرد. هیچ گلولهای به او اصابت نمیكند. جولز اصرار میكند كه وینسنت این لحظه را دست كم نگیرد و به وقوع معجزه اعتراف كند.
او که میجنگد
فراستی همیشه تلاش کرده مفهوم «فرم» و اهمیتش در تحلیل فیلم را شرح دهد، اما من هیچ مشابهی برایش سراغ ندارم از حیث شدت اشتغال به «نقد مضمون» یا درواقع نقد «سازندهی فیلم» به جای نقد فیلم. این فاحشترین پارادوکس وجودی مسعود فراستی است. او تقریباً همیشه مشغول تحلیل فیلم بر اساس «آدم» پشت فیلم است.
چارلی در برابر چارلی
هوشمندی فیلم این است که گرچه در ظاهر، تاریخچهی رشد محبوبیت یک کاراکتر را پی میگیرد، در لایهای دیگر مشغول تحلیل رابطهی ستارهها با مخاطب میشود: تماشاگر شیفتهی یک کاراکتر میشود. آن کاراکتر با تصمیمهای کسی خلق شده که نمیدانیم در زندگی واقعی چه اشتراکی دارند.
خانمها و آقایان، به سینما خوش آمدید
دغدغهی جیمز کامرون در آواتارهایش ساختن یک دنیای خیرهکننده است. دنیایی که پیشاپیش، قبل از اینکه مسیر دراماتیک پیدا کند خارقالعاده است. کامرون روی طراحی جزئیات هر تکه از این دنیا حساسیتی غیرعادی و کمسابقه به خرج میدهد و میخواهد مثل یک پیکرتراش همهی ریزهکاریها را کنترل کند.
خدای مرگ مقابل خدای زندگی در اینیشرین
کالم بهای آزادیاش، بهای خلاصی از بطالت را با قطع عضو میدهد؛ همان تکههایی از بدنش را که برای نواختن ساز نیاز دارد قیچی میکند و میکوبد به در خانهی پادریک. چارپای محبوب پادریک که شعور ندارد نباید تکههای بدن آدمها را بخورد تلف میشود.