زنده باد پاپ كورن!

مأموریت: غیرممکن ـ فال‌آوت

Mission: Impossible – Fallout (2018) Directed By Christopher McQuarrie

در دورانی كه جامعه‌ی جهانی منتقدان، در كنار داوران جشنواره‌های آمریكایی و اروپایی، بیش از همیشه متحد شده‌اند برای حمایت از فیلم‌های «شریف»، «عمیق» و «متعهدانه»ای كه در حمایت از اقلیت‌های مظلوم ساخته می‌شوند، لذت بردن از تماشای فیلمی با سر و شكل مأموریت: غیرممکن ـ فال‌آوت احتمالاً گناهی نابخشودنی به حساب می‌آید كه می‌تواند مسئولیت‌پذیری در قبال مصائب عالم و آبروی روشنفكری آدم را هم‌زمان مورد تردید جدی قرار دهد.

با این همه، ترجیح می‌دهم بزنم به سیم آخر و بگویم یكی از بهترین اعمالی كه می‌شود در این روزها مرتكب شد این است كه برای دو ساعت و چند دقیقه، دكمه‌ی تعلیق نگرانی‌های‌مان بابت بحران‌های جهانی را فشار دهیم، دل‌نگرانی‌های عظیم‌مان را بگذاریم پشت در سالن، و برویم این دستاورد تازه‌ی عده‌ای آدم سخت‌كوش و بانشاط را روی پرده‌ی سینما تماشا كنیم. این فیلمی است كه هر چه كودكانه‌تر تماشایش كنید، بیشتر لذت خواهید برد. هرچه بیشتر آماده باشید كه كلیشه‌های قدیمی را به شكلی جذاب‌تر برای‌تان بازآفرینی كنند، بیشتر مشعوف خواهید شد.

ضیافتی است برای شیفتگان اكشن تا به تماشای موقعیت‌هایی بنشینند كه سازندگان فیلم برای شكستن ركوردهای قبلی خودشان و دیگر اكشن‌های تاریخ سینما تدارك دیده‌اند. فیلمی است ساخته‌ی آدم‌هایی كه تمركز كرده‌اند روی خوب ساختن همان چیزی كه قرار است بسازند: یك تریلر جاسوسی اكشن كه نفس‌گیر است و تماشایی بودنش را مدیون كارگری و سخت‌كوشی عواملش است، نه بیانیه‌هایی كه در حمایت از رنگین‌پوست‌ها، فمینیست‌ها، هم‌جنس‌گراها، زنان ستم‌كش و پناهنده‌ها لای سكانس‌ها چپانده شده.

اهمیت فیلم در این است كه خودش را جدی نگرفته اما مخاطبش را جدی گرفته و تلاش كرده بهترین نتیجه را تحویل آن كسی بدهد كه آمده تا فیلم دیگری از یك مجموعه‌ی قدیمی را تماشا كند متكی به همان قراردادهای سنتی. خصوصیت قابل تحسین فیلم این است كه از ماهیت فانتزی مجموعه‌ی مأموریت: غیرممكن عدول نمی‌كند و كیفیت طنازانه و خل‌خلی موقعیت‌ها را حفظ می‌كند.

Mission: Impossible – Fallout

مأموریت: غیرممکن ـ فال‌آوت فیلم پرزحمت گروهی است كه ماه‌ها كار كرده‌اند تا یك نسخه‌ی سرحال از همان كالای قدیمی را تحویل هوادار وفادار بدهند. اهمیت فیلم در ایده‌های مضمونی‌اش نیست (اصلاً نباید آنها را چندان جدی گرفت) بلكه در جزئیات اجرای سكانس‌های پرتحركی است كه با حوصله اجرا شده و عالی مونتاژ شده. لذت فیلم در حركت دوربین‌های حیرت‌انگیز سكانس مفصل تعقیب و گریز در پاریس است و صدای شكافتن هوا با موتور تام كروز و تماشای همه‌ی چشم‌اندازهای پاریس در پس‌زمینه. اهمیت فیلم در دویدن بی‌امان قهرمان داستان روی بام‌های پاریس است. اهمیت فیلم در سكانس نهایی جنون‌آمیزی است كه با ایده‌ی تعقیب و گریز دو هلی‌كوپتر ساخته شده تا به جدالی خونین در بالای صخره‌های مرتفع بینجامد.

لذت‌بخش‌ترین ویژگی فیلم این است كه به جای این‌كه وانمود كند «متفاوت» است، شجاعانه به كلیشه‌‌های همیشگی متوسل شده؛‌ تا به‌حال در سینمای ایران و جهان، در سریال‌های داخلی و خارجی چند بار این موقعیت را دیده‌اید كه بمبی فعال شده، كنتورش دارد شمارش معكوس انجام می‌دهد و اگر منفجر شود فاجعه‌ی بزرگی اتفاق می‌افتد؟ شاید حتی یك تماشاگر معمولی هم بیست بار چنین سكانسی را تماشا كرده باشد. خب، نقطه‌ی اوج قصه‌‌ی مأموریت: غیرممکن ـ فال‌آوت همین است، اما سازندگان فیلم تلاش كرده‌اند روی همه‌ی كسانی را كه قبلاً چنین موقعیتی ساخته‌اند كم كنند! و سكانس مفصل دیوانه‌واری ترتیب داده‌اند كه هر چه پیش می‌رود جنون‌آمیزتر می‌شود و كشمكشی می‌سازد كه روی پرده‌ی عظیم آیمكس بسیار دیدنی است. جدالی كه ابتدا فانتزی به نظر می‌رسد اما به معركه‌ای تمام‌عیار تبدیل می‌شود روی صخره‌هایی مرتفع كه نبردهای اسطوره‌ای را به یاد می‌آورد.

این یكی از بهترین «فیلم تابستانی»‌هایی است كه هالیوود در سال‌های اخیر تدارك دیده.

امتیاز از ۵ ستاره: ★★★ ½

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: Content is protected !!
پیمایش به بالا