تالکین به روایت آمازون

ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت

The Lord of the Rings: The Rings of Power – 2022

از وقتی اولین خبرها درباره‌ی شروع تولید سریال ارباب حلقه‌ها با سرمایه‌گذاری شرکت آمازون منتشر شد تا شبی که بالاخره اولین اپیزودش را دیدم بدبینانه‌ترین حدس و گمان‌هایم هم شباهتی نداشت به آن‌چه ناباورانه تماشا می‌کردم؛ مجموعه‌ای از سکانس‌های کشدار و کم‌رمق که نه ضرورت‌شان به‌شکل مستقل قابل درک است نه کارکردشان در کل اپیزود، انباشته از قراردادهای ژانر علمی خیالی یا نشانه‌های فیلم ترسناک، صحنه‌هایی که مثل ویدئوگیم‌ها اجرا شده‌اند یا در بهترین حالت یادآور محصولات متوسط کمپانی دی سی و مقلدان زاک اسنایدرند. بدون هیچ ارتباطی به دنیای خلق‌شده در نوشته‌های تالکین، دور از آن‌چه یک داستان فانتزی اصیل را جان می‌‌بخشد. با اصراری نازل در پنهان نگه داشتن اطلاعات که تنها کارکردش تشویق تماشاگر به دیدن اپیزود بعدی است در حالی‌که آن‌چه دیده‌ایم نه تعلیق مؤثری ساخته‌ نه لذت زیبایی‌شناسانه عایدمان کرده‌. با حضور جمعی از بازیگران درجه دو که نه جذابیت‌های مادرزادی برای این نقش‌ها دارند نه در طراحی چهره و لباس‌ با دنیای این داستان‌ تناسب پیدا کرده‌اند.

با همه‌ی بدقوارگی‌ها و آشفتگی‌ها، فقط به‌دلیل کنجکاوی برای مشخص‌شدن حد و مرز بدسلیقگی در بر باد دادن آن‌چه دستاورد تالکین محسوب می‌شود، تا آخرین اپیزود هم صبر کردم، چیزی عوض نشد؛ این سریال فقط برای پول درآوردن ساخته شده، بدون تعارف و به همین روشنی و صراحت! شرکت معظم آمازون هوس کرده یک محصول عظیم و دهان پرکن تولید کند، مشاورانش تشخیص داده‌اند داستان‌های تالکین هنوز ظرفیت دارد و می‌شود مخاطبانی از نسل جدید را جذب کرد، بنابراین رفته‌اند با بازماندگان قرارداد بسته‌اند، اسم سایمن تالکین (نوه‌ی تالکین بزرگ) را هم به‌عنوان مشاور مجموعه در تیتراژ گنجانده‌اند و با پشتوانه‌ی سرمایه‌ای پایان‌ناپذیر، کمربندها را بسته‌اند برای تولید چند فصل پیاپی و پارو کردن پول فراوان‌. درک سازندگان مجموعه از دنیای تالکین، در حد نوجوان‌هایی است که تعریف‌شان از ادبیات فانتزی، محدود به محصولات دی سی و مارول است.

می‌شود پرسید طراحان این سریال در فقدان مطلق استعداد، چرا الگویی حاضر و آماده را مقابل روی‌شان قرار نداده‌اند: سه‌گانه‌ی پیتر جکسن. اگر خودشان قدرت تشخیص ندارند دست کم می‌توانستند از قواعدی که یک آدم بااستعداد رعایت کرده الگوبرداری کنند. نه این‌که اقتباس پیتر جکسن بهترین نمونه برای برپا کردن دنیای تالکین در قاب سینما و تلویزیون باشد اما فاصله‌اش با آن‌چه در این سریال می‌بینیم از زمین تا آسمان است.

آنها که با منبع اصلی آشنایند و نوشته‌های تالکین را خوانده‌اند، خبر دارند که سه‌گانه‌ی سینمایی ارباب حلقه‌ها یک اقتباس تین‌ایجرپسند و بیش از اندازه حادثه‌محور است. بستر و زمینه‌ای «کهن» در نوشته‌های تالکین در جریان است که پیتر جکسن تغییرش داده و همه چیز را سهل و ساده کرده. کاراکترهای کتاب سالخورده‌اند، ریتم رخدادها کند است، مسافت‌ بین سرزمین‌ها با دشواری و در طول هفته‌ها و ماه‌ها طی می‌شود، پیروزی نهایی هم آن‌قدرها طعم پیروزی ندارد و قهرمان‌ها در پی گلاویزشدن با شر، انگار نصیبی از آن تیرگی دارند و سرانجام باید سرزمین میانه را ترک کنند.

اقتباس پیتر جکسن، هابیت‌ها را به نوجوان‌هایی بازیگوش شبیه قهرمان‌های دیزنی تبدیل کرده و با حذف کاراکترهای سالخورده، مخاطب کم سن و سال‌تر را هدف گرفته است. در تعدادی از موقعیت‌های اساسی داستان هم به‌جای آن حس حماسی که در کتاب جریان دارد شاهد طنازی‌های نا‌به‌جایی می‌شویم که قرار است جنبه‌های تراژیک وقایع را تخفیف دهد. ولی با همه‌ی این نقص‌ها، درک درست پیتر جکسن و همکارانش از بنیان‌های اصلی قصه‌ی تالکین باعث شده در کل سه فیلم، چندین سکانس درخشان شکل بگیرد و مهم‌تر از جنبه‌های روایی، با انتخاب درست بازیگران، و بنا کردن قواعد سبکی منحصر‌به‌فرد در جلوه‌بخشی به دنیای تالکین از فضای اصیل قصه‌ها دور نشویم. فقط کافی است انتخاب یان مک‌کلن برای کاراکتر گندالف، و کیت بلانشت برای کاراکتر گالادریل را با بازیگران سریال فعلی مقایسه کنید تا در غیاب آن صدا و لحن، آن نگاه‌ها و تمام جزئیات اجرای فوق‌العاده‌ی این دو بازیگر ببینید با چه موجودات زمخت و مضحکی برای بازنمایی این کاراکترها سر و کار پیدا کرده‌ایم.

The Lord of the Rings: The Rings of Power – 2022

پیتر جکسن تشخیص دقیقی از رنگ، نور، بافت و اتمسفر دنیای تالکین به دست آورده و دستاوردش در سکانس‌هایی مثل گذر از معادن موریا و مجموعه نبردهای سه‌ فیلم درخشان است. این دقیقاً آن چیزی است که در سریال فعلی به‌ کلی غایب است. این سریال دنیایی ویژه‌ی خودش بنا نکرده. هر ماجرا و سلسله حوادث دیگری را هم می‌شود با همین استایل روایت کرد. از طراحی صحنه و لباس گرفته تا طراحی نور و حرکت‌های دوربین، همه چیز شلخته و بی‌شخصیت است و یک دنیای مستقل نمی‌آفریند، در حالی‌که بودجه‌ی این سریال بیش از سه‌گانه‌ی پیتر جکسن بوده و ولخرجی و ریخت و پاش در ساختن دکورها و وسایل صحنه آشکار است. سه‌گانه‌ی پیتر جکسن مقتصدانه‌ و در طول یک سال فیلم‌‌برداری شد، حالا بعد از گذشت دو دهه، از هر جهت به‌روزتر و مؤثرتر از این سریال باقی مانده است.

در این سریال از جادوی نوشته‌های تالکین چیزی باقی نمانده. نویسندگان از هر تکه از کتاب‌ها چیزی کنده‌اند و به میل خود سرهم کرده‌اند، دغدغه‌ی اصلی‌شان هم ظاهراً «به روز» کردن داستان از طریق گنجاندن چند تیره‌پوست در میان کاراکترهای اصلی هر قوم (دورف‌ها، هابیت‌ها و حتی الف‌ها) بوده! به این ترتیب خطای آقای تالکین در توجه به «اقلیت‌ها» را هم تصحیح کرده‌اند تا از بار گناهان آن مرحوم کاسته شود.

این سریال در فصل‌های بعدی بیش از اینها به یک شکست همه‌جانبه تبدیل خواهد شد چون بسیاری از جزئیات فصل اول را فقط تماشاگری درک می‌کند که یا کتاب‌ها را خوانده باشد یا فیلم‌های پیتر جکسن را با دقت دیده و به خاطر داشته باشد. مخاطب جدید بعید است سردربیاورد دقیقاً چه می‌گذرد و شخصیت‌ها دنبال چه می‌گردند، چون زمینه‌های شکل‌گیری تهدید اصلی به‌طور مستقل شرح داده نشده است. این هم به فهرست خطاهای قبلی سازندگان اضافه می‌شود که دست کم سعی نکرده‌اند مخاطبی متفاوت از نسل جدید را به تماشای این سریال مشتاق کنند.  

امتیاز فصل اول از ۵ ستاره: ★

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: Content is protected !!
پیمایش به بالا