مرشد و مارگریتا بهکارگردانی مایکل لاکشین ـ ۲۰۲۳
از سیوچند سال پیش که مرشد و مارگریتا را برای اولین بار خواندم و مبتلایش شدم تا دو شب قبل هرگز فیلم یا سریالی را که بر اساس آن ساخته شده باشد ندیده بودم. در آن سالها بهنظرم بدیهی میآمد این رمان را نمیشود به تصویر تبدیل کرد چون امکانات فنی تکنیکی برای ساختن مهمترین فصلهایش وجود ندارد.
بیستوچند سال پیش که اولین قسمت ارباب حلقهها را دیدم با خودم حساب کردم حالا سینما توانایی اقتباس از رمان بولگاکف را پیدا کرده، هرچند همچنان نظم دادن به روایت پیچیدهاش کار سادهای نخواهد بود.
در چند سال گذشته از وجود نسخههایی سینمایی یا تلویزیونی از مرشد و مارگریتا باخبر شدم ولی رغبت به تماشایشان پیدا نمیکردم. منتظر بودم یک سینماگر بلندمرتبه سراغش برود. میگفتند رومن پولانسکی زمانی تصمیم داشته این اقتباس را انجام دهد. انتظار میکشیدم خبرش منتشر شود که کسی در این حد و اندازه سراغ این رمان رفته.
هفتهی قبل در یکی از کانالهای تلگرامی دیدم به فیلمی اشاره شده که پارسال در روسیه ساخته شده و اوایل سال ۲۰۲۴ روی پرده رفته. کارگردان هم کسی است به نام مایکل لاکشین که نمیشناختم. درست نمیدانم چه شد که نتوانستم جلوی کنجکاویام را بگیرم و نشستم به تماشا. به خودم گفتم چند دقیقهی اول را میبینم و اگر آزاردهنده بود خاموش میکنم.
این تصمیم به تجربهی عجیبی تبدیل شد: سالها بود موقع تماشای یک فیلم اینقدر بیتاب نبودم که زودتر پیش برود و ببینم موقعیت بعدی چطور پرداخت شده، همزمان نگران رسیدن به پایان باشم و احساس حسرت از تمامشدن لذتی که میبرم.
مایکل لاکشین که این دومین تجربهاش در کارگردانی فیلم بلند سینمایی است، برای اقتباس از متن بولگاکف به این ایده رسیده که علاوه بر سه روایت اصلی رمان، روایت تازهای به آن اضافه کند: ماجرای نوشتهشدن رمان در شوروی آن سالها و فشار دستگاه حکومتی برای جلوگیری از انتشار چنین متن منحرف و مسئلهداری.
فیلم به جای اقتباس فصل به فصل و منظم از رمان، بخشهایی از داستان را روایت میکند بهشکل موازی با رخدادهای واقعی همان سالها که بولگاکف را درگیر کرده، بنابراین وقایع رمان علاوه بر استقلالشان، واکنش نویسنده به واقعیت به نظر میرسند. اما هرچه به پایان نزدیک میشویم مرز میان این دو نامشخصتر میشود، جادو بر واقعیت غلبه میکند و دنیای فیلم به تسخیر پروفسور ولند درمیآید.
تصمیم جسورانهی فیلمساز که میتوانسته به یک جور آشفتگی و وضعیت نه این و نه آن منجر شود، نتیجهبخش بوده، رفتوآمد میان دنیای واقعی و دنیای جادو بیاندازه دلچسب است. اما مشکلی هم وجود دارد: بهگمانم این فیلمی است مناسب عاشقان مرشد و مارگریتا و آنها که کاملاً بر رمان تسلط دارند. چون قصه بهطور کامل تعریف نمیشود. وقتی به دنیای واقعی برمیگردیم گاه از زبان نویسنده، اشارهای به لحظاتی از رمان میشنویم که دلمان را میلرزاند، اما این برای کسی که بر رمان مسلط نیست معنای خاصی ندارد.
به همین دلیل نمیشود تماشای این فیلم را به همه توصیه کرد. یا شاید توصیهی درست این باشد که اگر تا امروز خودتان را از خواندن مرشد و مارگریتا محروم کردهاید زودتر این غفلت را جبران کنید و بعد این فیلم را ببینید.
آنقدر موقع تماشای فیلم در احوال خلسهآوری بودم که راستش فعلاً نمیتوانم با اطمینان بگویم نقصهایش چیست. همینکه فیلم به زبان روسی ساخته شده، یک مسکوی جادویی ساخته با فضاسازی مؤثر، انتخاب بازیگر فوقالعادهای دارد، خصوصاً دو بازیگری که پروفسور ولند و مارگریتا را بازی میکنند، و همینکه معلوم است سازندگانش خبر دارند دلانگیزترین لحظات رمان کدامهاست و چطور میتوانند با تکرار بعضی عبارات حکشده در ذهن ما (در نخستین ساعات چهاردهمین روز ماه بهاری نیسان، پونتیوس پیلاطس، حاکم یهودا، ردای سفیدی با حاشیهی سرخ بهرنگ خون بر دوش در دالانی که دو بخش کاخ هیرودیس کبیر را به هم وصل میکرد ظاهر شد…) مو به تن تماشاگر سیخ کنند برایم کافی است.
ایدهی جنگ نویسنده با واقعیت خفقانآور اطرافش و برملا کردن بلاهتی که اطرافش میبیند بهدست دارودستهی ابلیس که کنترل مسکو را از دست بلشویکها درمیآورند لحظات دلانگیزی در کل اثر پدید آورده.
باید زودتر فیلم را دوباره ببینم.
امتیاز از ۵ ستاره: ★★★★
اسم دقیق فیلم چیه؟از کجا میتونم دانلود کنم
به شرح عکس بالای مطلب نگاه کنید، اسم فیلم اونجا قید شده. روی اسم فیلم کلیک کنید وارد صفحهاش خواهید شد
استاد کدام ترجمه از این کتاب رو پیشنهاد میفرمایید؟
من همیشه همون ترجمهی عباس میلانی رو خوندم چون اولین ترجمه بوده. ترجمهی آقای آتش بر آب رو نخوندم و اطلاع ندارم کیفیتش چطوره
سلام پیشنهاد میکنم اینبار ترجمه آتش بر آب رو هم بخونید. هرچند ترجمه آتش بر آب هم نواقصی داره ولی تفاوتهای بارزی بین دو ترجمه وجود داره. یکی از مهترین تفاوتها این است که در ترجمه آتش بر آب قسمتی از داستان که مرشد با مردی آشنا میشود که بعدها همان مرد او را به خاطر به دست آوردن خانهاش لو میدهد (این شخصیت در فیلم هم وجود دارد) در نسخهای که میلانی ترجمه کرده حذف شده و تنها در پایان داستان حضور پیدا میکند. و این قسمت بسیار در تحلیل داستان مهم است چرا که این شخصیت یادآور یهودا در داستان موازی ست
اطلاع نداشتم در ترجمهی عباس میلانی چیزی از متن اصلی حذف شده. بله، سعی میکنم ترجمهی آقای آتش بر آب رو هم بخونم.
سلام وقتتون بخیر
آقا خیلی وقته اینجا مطلب جدیدی ننوشتید.
اگه فرصت یا امکان نوشتن مطلب جدیدرو ندارید خیلی خوب میشه درصورت امکان و تمایل نقدهای طولانیتون که برای جاهای دیگه نوشته بودید رو در سایتتون هم قرار بدید. اینجوری هم امثال من از نقدهاتون استفاده میکنند هم گوگل بیشتر شمارو به بقیه معرفی میکنه.
(در ضمن اگه نظر یا نوشتهای در مورد فیلم birdman آقای ایناریتو دارید ممنون میشم لطف کنید تو سایت بذارید)
بله مدتی فرصت نشد ولی سعی میکنم سایت رو فعال کنم مثل سابق. دربارهی فیلم بردمن نوشتهای ندارم. جلسهی تحلیل مفصلی دربارهاش برگزار کردم بهشکل کلاس ولی تبدیل به متن نشده. امیدوارم بتونم یادداشتی دربارهی این فیلم بنویسم.