استن و اولی ـ یان بیرد
حالا که از فصل جوایز فاصله گرفتهایم و تکلیف جایزه گرفتن یا نگرفتن فیلمهای پر سر و صدا و پرستاره معلوم شده، فیلمهای کوچکتر که ادعای چندانی ندارند اما دقیق و ظریف ساخته شدهاند خودنمایی میکنند: استن و اولی به کارگردانی جان اس. بیرد یکی از همین فیلمهاست. فیلم ملایم و محزونی دربارهی دوران افول لورل و هاردی. دربارهی آخرین روزهای کنار هم بودنشان برای اجراهای صحنهای در توری که در بریتانیا برگزار میکردهاند. مقطعی خاص از زندگی مشهورترین زوج کمدی تاریخ سینما که قبلاً دربارهاش چندان گفته نشده بود و از جزئیاتش زیاد نمیدانستیم. سالهایی که کمدینهای دیگری از قبیل بود ابوت و لو کاستلو مورد توجه مردمند و در خود انگلستان هم کار و بار نورمن ویزدم گرفته و کمدینهای کلاسیک را کسی به خاطر نمیآورد مگر تماشاگران سن و سالدار. در چنین وضعیتی، لورل و هاردی که ظاهراً سهمی هم بابت پخش مجدد فیلمهای قدیمیشان دریافت نمیکنند در انتظار مشارکت تهیهکنندهای که برای سرمایهگذاری فیلم جدیدشان وعدههایی داده، خودشان را با اجرای شوخیهای قدیمیشان روی سن تئاتر مشغول کردهاند و چشمانتظار تماشاگرانی ماندهاند که هنوز از تماشای شیرینکاریهایشان ریسه میروند.
استن و اولی داستان پر شاخ و برگی تعریف نمیکند، تعلیق و غافلگیری خاصی ندارد، قصهی پرشور عشق جوانان خوش بر و رو نیست، دغدغهی مضامین مد روز دربارهی اقلیتها را هم ندارد، بلکه فیلم غمآلودی است دربارهی حذف، دربارهی به سر رسیدن یک دوران، دربارهی محو شدن تدریجی و دربارهی فراموش شدن. دربارهی ناپدید شدن از خاطرهی مردم.
فیلمساز که مشخص است عاشق تاریخ سینماست، به جای ناخنک زدن به مضامین «عمیق» همهپسند، تلاشش را صرف دوبارهسازی شوخیهای مشهور لورل و هاردی کرده و به همراه دو بازیگر درجه یکش وقت زیادی صرف باورپذیر درآوردن فیگورها و جزئیات رفتار دو ستارهی تکرارنشدنی سینمای کمدی کرده. فیلم از این جهت دستاورد بزرگی است در اجرایی خیرهکننده از دو بازیگر امروزی برای بازسازی شمایل دو بازیگر فقیدی که تمام ریزهکاریهای بازیشان را حفظیم و با این حال چارهای جز تحسین کار استیو کوگان (لورل) و جان سی. رایلی (هاردی) و طراح گریم و طراح لباسهایشان نداریم. کار این دو بازیگر در بازآفرینی دو ستارهی تاریخ سینما شاید بیرقیب باشد. ارجاعهای فیلم به فیلمهای این زوج و همچنین به دیگر فیلمها و شخصیتهای تاریخ سینما عالی درآمده و شوخیهای نوشتهشده برای کاراکتر لورل فوقالعاده است.
رویکرد فیلمنامه در بازسازی موقعیت کمدینهای افولکرده، خواهناخواه یادآور لایملایت (چارلی چاپلین) است و همراهی کیتن و چاپلین در بعضی سکانسهای آن فیلم، اما تصور میکنم این فیلم بهتری است چون با پرهیز از روش معمول چاپلین در تحریک احساسات تماشاگر، از مسیری سادهتر بهشدت ما را تحت تأثیر قرار میدهد. در میان فیلمهایی که در دههی اخیر دربارهی تاریخ سینما و شخصیتهای مشهورش ساخته شده، مثل هیچکاک (ساشا گرواسی) و من و اورسن ولز (ریچارد لینکلیتر) این یکی از بهترین دستاوردهاست و مدلی برای توصیه به بعدیها که میخواهند وارد این حیطه شوند.
امتیاز از ۵ ستاره: ★★★