اولین پروتستان ـ پل شریدر
تماشای فیلم تازهی پل شریدر به نام First Reformed را به تعویق انداخته بودم. فرصتش نشده بود. این روزها که دیدم نامش در فهرست ده فیلم برتر مؤسسات و مجلات مختلف تکرار میشود کنجکاو شدم زودتر ببینمش. فیلم بهشدت نامتعارفی است. بسیار غریب.
توصیفش میتواند این باشد که از یک سو، سبکگرایی بصری و روایی روبر برسون را در ورسیونی امروزیتر و کمی هم آمریکایی تجسم کنید، نسخهی بهروزی از کاراکتر تراویس بیکل هم در نظر بگیرید که همانقدر عاصی، بیزار و دلزده است و میخواهد طغیان کند اما اینبار به جای جنگ ویتنام از جنگی دیگر برگشته و راننده تاکسی هم نیست بلکه کشیش یک کلیسای مهجور و خلوت است، به سابقهی تربیت مذهبی پل شریدر و تمایلش به وارد شدن به تشکیلات کلیسا در جوانی هم فکر کنید، یک نگرانی جدی و عمیق دربارهی مسئلهی گرم شدن کرهی زمین و نابودی روزافزون محیط زیست را که حاوی کنایههای تند سیاسی هم هست اضافه کنید، میشود فیلمی که آقای پل شریدر ساخته و اسمش را هم احتمالاً باید اولین تهذیبشده ترجمه کرد که در واقع همان اولین پروتستان است.
این همان مرد به خشمآمدهی راننده تاکسی است که باز هم سرنوشتش با زنی گره خورده و این بار به جای آن دخترک روسپی (جودی فاستر) با زنی سر و کار دارد (آماندا سیفرید) که کودکی در شکمش دارد و از قهرمان فیلم تقاضا میکند ناجی زندگیاش باشد اما «خداوند چنین میخواهد» که خودش ناجی ارنست تولر (ایتن هاوک) شود. نوع اجرای ایتن هاوک، سکوت و مکثهایش هم گاهی یادآور رابرت دنیروی راننده تاکسی است.
اولین پروتستان تا آن حد یکدست و منضبط نیست که از همهی ظرفیتش استفاده کند. بعضی سکانسها به نظم بیانی فیلم لطمه میزنند و باعث میشوند بعضی تمها ناسازگار به نظر برسند، اما باز هم بیشک از مؤثرترین و قابل تأملترین فیلمهای چند سال گذشته است.
امتیاز از ۵ ستاره: ★★★