معمای مریلین مونرو: نوارهای شنیدهنشده
فیلم مستندی که نتفلیکس دربارهی زندگی مریلین مونرو تولید کرده و چند ماه پیش منتشر شده (بهکارگردانی اما کوپر) مورد حملهی همزمان تماشاگران و منتقدان قرار گرفته، در اغلب وبسایتها هم نمرهی پایینی دریافت کرده. به همین دلیل تصور میکردم فیلم پیشپاافتادهای از آب درآمده و تماشایش را به تعویق انداخته بودم.
تازگی تماشایش کردم: فیلم تیرهوتار و تلخی است که اگر بخواهیم در چند جمله خلاصهاش کنیم به مخاطب میگوید یکی از مشهورترین و محبوبترین زنان قرن بیستم، یکی از شمایلهای تاریخ سینما دختری عمیقاً آسیبدیده و رنجور بوده که در کودکی ـ نوجوانی مورد آزار جنسی قرار گرفته، در مسیر تبدیلشدن به یک ستاره با مردان مختلف همخوابگی کرده، ازدواجهای ناموفقش فقط پناه بردن به چتر حمایتگر مردانی قوی بوده، در سالهای آخر عمر هم به اسباببازی برادران کندی تبدیل شده، با او مثل یک تکه گوشت رفتار کردهاند و بعید هم نیست بهنحوی در کشتهشدنش نقشی داشتهاند تا احیاناً باعث بیآبرویی نشود.
این فیلم بر اساس کتاب آنتونی سامرز ساخته شده که شامل مجموعه مصاحبههای مفصل او با آشناها، همکاران و نزدیکان مونروست. سامرز حدود ۶۵۰ ساعت گفتوگو ضبط کرده و بر اساس همانها کتابی را نوشته که قرار است مشخص کند مرگ مونرو تا چه حد امکان رمزگشایی دارد. نمیدانم چهقدر میشود روی اعتبار این کتاب حساب کرد؛ همه میدانند که حرف و حدیث در اینباره زیاد است، و کل ماجرا پیچیدهتر از آن است که بشود دربارهش فقط به یک روایت اعتماد کرد.
اما بعد از تماشای فیلم فهمیدم که واکنشهای اعتراضآمیز نه لزوماً بهدلیل نقص ساختاری، ضعف روایی و مشکلاتی از این قبیل بوده: خانم مونرو هنوز برای عدهی بیشماری یک «الهه» است و دیدن تصویری چنین تلخ و ناگوار برایشان آزاردهنده. راستش فیلم حتی یک دقیقه هم اجازه نمیدهد نشانی از آن ستارهی «شیرین» و «ملیح» ظهور پیدا کند. مگر به شکلی ناخواسته که البته همین جنبهاش برایم تکاندهنده بود: تصاویر خبری ـ گزارشی از مصاحبههای سرپایی مونرو، نماهای بستهای که در فیلمهای خبری ثبت شده درست به اندازهی کلوزاپهای پرداختشدهی سینماییاش بازتابدهندهی همان «آن» خاص اوست! کیفیتی منحصر به فرد، همان که به قول بیلی وایلدر، تا مقابل دوربین قرار میگرفت انگار جادو رخ میداد. رابطهی غریب این صورت با دوربین ماجرای غریبی است. وسط راه رفتن توی خیابان و فرار از دست خبرنگارها هم وقتی به لنز خیره میشود، واقعیت محو میشود و آفرینشی تازه اتفاق میافتد.
اما نکتهی بعدی، موضع خصمانهی فیلم نسبت به خاندان کندی است که دست کم من تا پیش از این مشابهی برایش سراغ ندارم. کندیها هنوز محبوبند و از نظر خیلی از مردم آمریکا جایگاهی مقدس دارند. قابل درک است عدهای ساختهشدن این فیلم را یک جور کنش سیاسی برنامهریزیشده برای حمله به دموکراتها فرض کنند. فیلم، فرضیهی دخالت برادران کندی در مرگ مونرو را تقریباً قطعی میکند، اما در آخرین لحظات موضعش را کمی متعادل میکند تا متهم نشود به ترویج تئوری توطئه. ولی تأکیدهای قبلی تأثیرش را بر ذهن تماشاگر گذاشته، اعتبار برادران کندی فرو ریخته و زنبارههایی لاابالی به نظر میرسند.
تا چند ماه دیگر یک فیلم داستانی هم دربارهی مونرو خواهیم دید که اندرو دومنک کارگردانیاش کرده. نام فیلم موطلایی است و اقتباسی است از رمان جویس کارول اوتس. باید دید واکنش مخاطب به این یکی چه خواهد بود. بعید است هیچ فیلمی دربارهی ستارهای با جایگاه مریلین مونرو فقط بابت ارزشهای ساختاریاش داوری شود، خصوصاً در روزگار فعلی و بعد از تأثیرات «میتو».
امتیاز از ۵ ستاره: ★★★
من هنوز فیلم رو ندیدم. ولی با شناخت نسبی از کاراکتر مونرو، این روایت زن آسیبپذیرِ با استعداد خارقالعاده که به شدت مورد سواستفاده هم قرار گرفته اصلاً دور از ذهن نیست. ولی گرفتاری این نوع روایات حرکت روی لبهی قضاوته و هر اندازه هم تلاش کنن به یک سمت میغلتند و یه عده راضی و یه عده هم ناراضی خواهند بود. اتفاقا با توجه به جریان «میتو» این روایت که شما نقل کردید، باید مورد استقبال قرار میگرفته و این عجیبه
رفت توی لیست تماشا…ممنون