رزمآرا، یک دوسیهی مسکوت ـ احسان عمادی
چند شب پیش رزمآرا، یک دوسیهی مسکوت را دیدم؛ فیلم مستندی که احسان عمادی ساخته و حسام اسلامی تهیهاش کرده. راستش وقتی شروع کردم، در پانزده بیست دقیقهی اول بیحوصله بودم و هی وول میخوردم. در این فکر بودم که پرداختن به این ماجرا اصلاً چه جذابیتی میتواند داشته باشد. داستان ترور رزمآرا و ارتباطش به دکتر مصدق، آیتالله کاشانی و فداییان اسلام را در کتاب تاریخمان خواندهایم و امتحانش را دادهایم، چهل تا برنامهی تلویزیونی هم در مناسبتهای مختلف دربارهشان پخش شده، سخنرانها هم در مناسبتهای مختلف دربارهشان چیزهایی گفتهاند… حالا قرار است چه چیز تازهای ببینیم؟ ایدههایی مثل بازسازی انیمیشنی بازجوییهای ادارهی امنیت از شخصیتهای سیاسی و بازی با چند تصویر آرشیوی نایاب از همان شخصیتها باعث شد برای دنبال کردن فیلم انگیزه پیدا کنم ولی باز هم در این فکر بودم که از این چیزی درنخواهد آمد و در بهترین حالت یک مستند تاریخی «خوشساخت» است. اما از یک جایی ناگهان بدون این که حواسم باشد ماجرا ابعاد مرموز و کارآگاهی پیدا کرد و کمکم معلوم شد چیزهایی هست که ما نمیدانیم! معمولاً فکر میکنیم همهی این شخصیتهای تاریخی برایمان بیش از حد آشنایند اما به نظر میرسد تصویر تخت و بیظرافتی از آنها ساختهایم در حد همان خیابانهایی که به نامشان کردهایم و حالا شاید بشود همهی داستان را دوباره بازخوانی کرد.
فیلم که ادامه پیدا کرد کاملاً غافلگیر شدم از این جهت که بهتدريج دیدم عدهای از مشاهير تاريخ كه برای ما جايگاه اسطورهای پيدا كردهاند در مواردی نهچندان معدود، كموبيش خباثتهایی به خرج دادهاند و ما بیخبر بودهایم و در آن سو هم هيولاهايی كه برایمان ساختهاند آنقدرها شاخ و دم نداشتهاند. شکل روایت فیلم، بهتدریج تقسیمبندی سیاه و سفید ذهنمان را سست میکند و از آدمهایی که به نظر میرسید ظرفیت طرح دوباره ندارند، شخصیتهایی خاکستری میسازد که درگیر یک موقعیت مبهم و مرموز شدهاند و طبق قوانین ازلی بقا دارند دست و پا میزنند موقعیتشان را حفظ کنند. حملهی نرم و ظریف فيلم به جايگاه تثبيتشدهی آدمها تاثيرگذار است و بار دیگر به یادمان میآورد که «تاریخ» قصهای است که میتواند چند جور روایت شود.
تولید چنین فیلمی در سینمای مستند ما (که تقریباً از هیچ به وجود آمده) تأییدکنندهی دوبارهی این ادعاست که فیلمسازان مستند ما میتوانند پیشروتر و تاثیرگذارتر از بسیاری از سینماگران جریان اصلی باشند.