من بدنم را گم کردهام ـ ژرمی کلاپین
من بدنم را گم کردهام، اولین فیلم بلند فیلمساز ۴۶ سالهی فرانسوی، یک انیمیشن تیره و محزون، اما مسحورکننده است. از آن فیلمها که مشابهش را بهندرت میبینید.
قصه در سه موقعیت زمانی، و با سه حالوهوای متفاوت روایت میشود: اولی داستان دستی است (بله، واقعاً یک دست!) که از یک قفسهی آزمایشگاهی در یک بیمارستان فرار میکند، در شهر میچرخد، محله به محله پیش میرود تا خودش را به مقصد مشخصی برساند!
دومی دربارهی پسر جوانی است بهنام نوفل که پیتزا میبرد در خانهها، و البته با توجه به سربههوایی و تأخیرهایش باید به فکر شغل تازهای باشد.
سومی تصاویر سیاهوسفیدی است دربارهی پسربچهای که همیشه یک ضبطصوت و میکروفن به دست دارد و دلش میخواهد مثل مادرش یک پیانیست ماهر بشود، همزمان عاشق فضانوردی است و ترجیح میدهد در آینده یک فضانورد موسیقیدان باشد!
فیلم در رفتوآمدی هذیانوار بین این سه موقعیت پیش میرود، گاهی بهنظر میرسد مشغول مرور خاطراتیم، گاهی همهچیز کیفیت رؤیاگونه پیدا میکند، و گاهی هم حوادث بهشدت واقعی است. ایدههای جزئی در صحنهها تحسینبرانگیز است و ترکیب همزمان لطافت و شاعرانگی فرانسوی با موقعیتهای آزاردهنده و چندشآور، باعث میشود بسیاری از سکانسها را با حسی دوگانه تماشا کنیم.
مضمون مرکزی فیلم «سرنوشت» است؛ اینکه آیا میشود از شر تقدیر خلاص شد یا باید تن داد و تسلیمش شد. من بدنم را از دست دادهام به صراحت یک فیلم اول فرانسوی دیگر که امسال بحثبرانگیز شد، یعنی آتلانتیک (متی دیوپ) نمیرود سراغ اینکه آنچیزی که به اسم «تقدیر» مقابل قهرمان فیلم ایستاده، محدودیتهای اجتماعی و نژادی هم هست. اما البته که نوفل یک جوان تیرهپوست است و طبق اشارههای گذرای فیلم، تبار عرب دارد. او بابت واقعهای تلخ در کودکیاش لطمه دیده، اما این تنها دلیل دور ماندنش از رؤیاهای کودکی نیست. موقعیت فعلی و شرایط زندگیاش به نژادش هم ربط دارد.
تأثیرگذاری فیلم در این است که با وجود حضور یک پسزمینهی سیاسی اجتماعیِ قابل مقایسه با فیلم آتلانتیک، ترجیح سازندهاش این است که واکنشهای «متعهدانه» به شرایط کشورش را زیر یک لایهی پیدا و پنهان استعاری، با استفاده از حیواناتی مثل موش، مگس و کبوتر، اشیایی مثل یک جرثقیل ازکارافتاده، و مقایسهی زندگی روی بامهای پاریس با زندگی در یک ایگلو (کلبههای یخی اسکیموها) بگنجاند.
من بدنم را گم کردهام در حرکت ظریف میان این مرز، بسیار موفق است و به یک عاشقانهی خیالانگیز تبدیل میشود که البته در زمان و مکان معینی شکل گرفته.
امتیاز از ۵ ستاره: ★★★ ½