داستانگویی رایج و بوطیقای جنایت
ترجمهی کوثر آوینی
تازهترین کتاب دیوید بوردول که چند ماه قبل (ژانویهی ۲۰۲۳) منتشر شده، کنکاش دیگری است در مبحث روایت که با اشاره به تجربهی اولین تماشای پالپفیکشن و مواجهه با شیوهی روایت حیرتانگیز این فیلم آغاز میشود. نویسنده سپس به ابتدای قرن بیستم میرود تا سابقهای از پلاتهای پازلگونه را در ادبیات مدرن و سینمای آوانگارد جستوجو و تحلیل کند، در ادامه رویکردهای متنوع در ادبیات کارآگاهی دههی ۱۹۴۰ را مورد توجه قرار میدهد، بهتدریج جلو میآید تا به دههی ۱۹۹۰ برسد و ارزیابی دقیقتر ساختار روایی فیلمهای این دهه.
آنچه میخوانید ترجمهی بخش اول مقدمهی این کتاب است. تلاش میکنیم در هفتههای آینده ترجمهی کامل مقدمه را همینجا منتشر کنیم.
سیودو راه برای نوشتن یک داستان وجود دارد، و من از همهی آنها استفاده کردهام، اما فقط یک پیرنگ وجود دارد: اوضاع آنطور که بهنظر میرسد، نیست.
جیمز تامپسون
□
مقدمه: هنر عامهپسند در جایگاه داستانگویی تجربی
حقهای در کار نیست؛ چیزی که میبینید استعداده.
جاناتان گش
«اااااااااوووه»
جمعه بود، چهاردهم اکتبر ۱۹۹۴. اولین باری بود که پالپ فیکشن را میدیدم. اواخر فیلم بود. دو آدمکش حرفهای در رستورانی نشسته بودند، دربارهی خوردن یا نخوردن فراوردههای گوشت خوک حرف میزدند و خستگی در میکردند. یکیشان رفت دستشویی؛ دیگری سر میز ماند (تصویر ۱).
یکهو صحنه منفجر شد (تصویر ۲).
ناگهان تماشاگرها (از جمله من) فهمیدند که همهی آن خطهای داستانی پیچدرپیچی که داشتیم دنبال میکردیم، در صحنهی آغازین تنیده شده بود. آن «اااااااااوووه» دستهجمعی به این دلیل ادا شد که ما ابتدای آن صحنه را حدود دو ساعت پیش دیده بودیم (تصویر ۳) و کاملاً فراموشش کرده بودیم.
چرا فراموش کرده بودیم؟ شروع فیلم که باید بهیادماندنی باشد! اما آن صحنه کموبیش کوتاه بود، پیش از تیتراژ آمده بود، دوباره به آن اشارهای نشده بود، معلوم نبود که آدمکشهای حرفهای در رستوران حضور دارند، و در ادامهی آن سکانس هم باید حواسمان به چیزهای زیادی میبود. درنتیجه ما افتخار پایان بخشیدن به وضعیتی را داشتیم که معلق رها شده بود. فیلم بهتر از ما خودش را به یاد داشت.
حالا، نسبت به آن جمعهشب، بهتر میدانم که سینمای متعارف چگونه راههایی پیدا کرده تا ما را درگیر داستانگویی غیرخطی کند. ادبیات مدرن و آوانگارد از مدتها پیش با دستکاری در زمان [خطی] و تغییر زاویهی دید و تکرار صحنهها همراه بوده است. اما وقتی سروکلهی چنین ترفندهای فرمیای در رسانههای عامهپسند پیدا میشود، معمولا جوری با آنها برخورد میشود که انگار این ترفندهای فرمی را از منابع روشنفکرانه کش رفتهاند. بعضی وقتها چنین است، اما در موارد متعدد به روایتهای تولید انبوهی بر میخوریم که چندین قرن است بهشیوهی خودشان سعی کردهاند داستانگویی را به مسیر غیرخطی هدایت کنند. یکی از اهداف این کتاب همین است که نشان دهد نویسندهها و فیلمسازها از جستوجوی راههای پیشبینیناپذیر برای راضیکردن اشتهای روایی ما شانه خالی نکردهاند.
رضایت نکتهی اصلی است. روایت عامهپسند با سختگیری تکلفآمیز و دشواری تمامعیاری که دورهی اوج مدرنیسم [ادبی] برای ما تداعی میکند میانهای ندارد. هالیوود، وولف یا فاکنر ندارد، اما ادبیات هم در وولف و فاکنر خلاصه نمیشود. آنچه ما در ادبیات و درام «بلندپروازانه» پیدا میکنیم غالباً بیانگر تلاشهایی است برای گسترش مرزها، بازی با قراردادها، و تجدید نظر در تمهیدات مرسوم به شکلی که لذتی نو، اما نه سرگیجهآور، به بار آورد.
به نظر من، این بخشی از چیزی بود که تماشاگرها در پالپ فیکشن میستودند. جدای از دیالوگهای هوشمندانه، موقعیتهای شوکآور (آن همه هرویین، آن همه خون)، و استنادهای (ارجاعهای) آگاهانه به فرهنگ عامه، تلاش مشخصی در کار بود که ما را از طریق ابداع در فرم شگفتزده کند. بیایید از تکرار صحنهی رستوران شروع کنیم. همه چیز در یک دستکاری ساده خلاصه میشود. بخشی از نقطهی اوج فیلم را برداریم بگذاریم در ابتدای فیلم، و تنها اجازه بدهیم دو ساعتی برای خودش جا خوش کند. لذت حاصله نتیجهی قرار گرفتن قطعهای است در جای خودش: لذت فرم هنری، در کنار [لذت] شهود ناگهانی تماشاگر از اینکه این ساز و کار ابتکاری چطور شکل گرفته است. آن اااااااااوووه هم تا حدی نشانهی تصدیق این نکته بود که ما داشتیم به شکلی غیرمنتظره قالب فیلم را کامل میکردیم و در بازسازی این تجربه با سازندگان فیلم شریک بودیم.
این کتاب دربارهی چگونگی کارکرد این فرایند است… دربارهی اینکه در قرن بیستم و بیستویکم، داستانگوها چگونه مخاطب را واداشتهاند که، به شیوههایی غیرمتعارف، در پر کردن جاهای خالی فرم با آنها همکاری کنند. امیدوارم بتوانم نشان دهم که چطور داستانها، در هر سطحی از جذابیت، خوانندهها و تماشاگرها را وادار به آموختن مهارتهایی کردهاند که به کمک آن بتوانند با نوآوریهای روایی دستوپنجه نرم کنند. یک ژانر، بهطور ویژه، تقریباً به طور کامل خودش را وقف پرورش درک مهارتهای فرمی کرده است. این ژانر بر وعدهی وقوع جنایت بنا شده است.
سلام و سپاس بخاطر ترجمه این کتاب
مشتاقانه منتظر ادامهاش هستم
سلام و عرض ادب
لحظه شماری میکنم ترجمه کامل کتاب منتشر بشه و در دسترس قرار بگیره .ممنونم ازتون که هوشمندانه نیاز واقعی عرصه فیلمنامه نویسی رو درک کردید و شروع به ترجمه این کتاب کردید. خداقوت🙏🌺
سلام و ممنون بخاطر ترجمه اين مقدمه خواندنى. بشدت مشتاق خواندن كل مطلب و خود كتاب هستم. با خواندن اين مطلب لذت ان ‘اووووه’ دوباره تكرار شد.
قربون شما. کتاب سخت و مفصلیه و ترجمهی کاملش اگر قراره باشه با دقت انجام بشه بیش از یک سال زمان لازم داره