حسین معززی‌نیا

حسین معززی‌نیا نویسنده، منتقد و مدرس سینماست. او از سال ۱۳۷۱ فعالیتش در مطبوعات سینمایی ایران را آغاز کرده و به‌عنوان نویسنده یا دبیر سرویس با نشریات متعددی همکاری کرده، از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۵ هم سردبیری یک ماهنامه‌ی سینمایی به نام ۲۴ را بر عهده داشته است. علاوه بر این، از سال ۱۳۷۵ کار تدریس مبانی نقد فیلم و تاریخ سینما را در مراکز مختلف آموزشی بر عهده داشته که در سه سال گذشته این فعالیت را در شهر تورنتو نیز ادامه می‌دهد. از معززی‌نیا ۵ کتاب سینمایی نیز منتشر شده. او کارگردانی و تدوین تعدادی برنامه‌ی تلویزیونی و فیلم مستند را بر عهده داشته و در هیئت داوری یا هیئت انتخاب تعدادی از جشنواره‌های سینمایی هم عضویت داشته است.

There Is No Evil

تقدیس سرپیچی

نام فیلم این است: شیطان وجود ندارد. یعنی اگر هر کس به اندازه‌ی خودش مقابل سیستم می‌ایستاد، امکان تمرکز شرارت از بین می‌رفت و با یک «کل» مواجه نمی‌شدیم که بخواهیم آن را هیولایی مقابل خودمان بپنداریم. ماییم که آن هیولا را ساخته‌ایم و به زنده‌ماندنش کمک می‌کنیم. سرپیچی‌های کوچک می‌تواند دنیای بهتری برای ما بسازد.

تقدیس سرپیچی ادامه‌ی مطلب

It Must Be Heaven

اشغال‌ با حسن نیت

الیا سلیمان، ‌فیلم‌ساز کم‌کاری است. در طول ۳ دهه فقط ۵ فیلم بلند داستانی ساخته. چند فیلم مستند و کوتاه هم دارد. فیلم‌های داستانی‌اش را که همیشه خودش می‌نویسد و خودش هم بازی می‌کند، معمولاً رگه‌ی طنزی منحصر‌به‌فرد و گاهی ابسورد به هم پیوند می‌دهد. همه‌شان به مسئله‌ی اشغال فلسطین هم ربطی دارند.

اشغال‌ با حسن نیت ادامه‌ی مطلب

J. D. Salinger

سلینجر: یک مرور

سالرنو تولید این فیلم مستند را از سال‌ها پیش شروع کرده، به‌تدریج کاملش کرده و تا زمان مرگ سلینجر هم جلو می‌آید. می‌شود حدس زد در همه‌ی این سال‌ها منتظر بوده شاید شانس به دست آوردن مواد و مصالح تأثیرگذاری نصیبش شود، ولی خب سلینجر که به راحتی دم به تله نمی‌داد و نداد.

سلینجر: یک مرور ادامه‌ی مطلب

Takhti

زمانه‌ی فرسوده و طعم پهلوانی

غلامرضا تختی (بهرام توکلی) را تازگی دیدم، و به‌نظرم رسید چه مخالفان و چه موافقان فیلم، کمی مبالغه کرده بودند.
استراتژی اصلی فیلم‌ساز در انتخاب لحنی گزارشی و سرد را نمی‌شود پیشاپیش شکست‌خورده دانست. چنین لحنی می‌تواند درست نقطه‌ی مقابل چیزی تصور شود که شاید اگر فیلم مرحوم حاتمی به نتیجه می‌رسید، شاهدش بودیم.

زمانه‌ی فرسوده و طعم پهلوانی ادامه‌ی مطلب

Gold

دکمه و کت

مسئله‌ی جامعه؟ بحران اقتصادی و تبعاتش. حرص خریدن دلار و سکه، افت ارزش پول و فقیرتر شدن فقیرها. آسیب‌پذیرترین قشر؟ جوان‌ها که هنوز زندگی‌شان شکل نگرفته، اول راهند و کسی نیست دست‌شان را بگیرد. به این فکر می‌افتند چه‌کار کنند؟ دوست دارند «بیزنس» خودشان را بزنند تا آقابالاسر نداشته باشند. مشکلی که پیش خواهد آمد؟ جور کردن سرمایه.

دکمه و کت ادامه‌ی مطلب

A Woman Under the Influence

زنی در میان اجتماع خشمگین

زنی تحت تأثیر بدون آن‌كه خودش از این ادعاها داشته باشد، یكی از مهم‌ترین بازتاب‌های تفكرات فلسفی درباره‌ی مفهوم دیوانگی در سینماست؛ دیگران به این دلیل میبل را تحمل نمی‌كنند كه ادب متعارف را رعایت نمی‌كند، بنابراین برای این‌كه احساس بی‌پناهی‌شان را در برابر او تسكین بدهند، میبل را به آسایشگاه روانی می‌فرستند.

زنی در میان اجتماع خشمگین ادامه‌ی مطلب

Celine and Julie Go Boating

پا گذاشتن در قصه‌ای که دارد تعریف می‌شود

سلین و ژولی از یك‌سو، تمام خصیصه‌های ساختاری موج نویی‌ها را در خود دارد، از سوی دیگر، همه‌ی این بازی‌های ساختاری، متناسب با ساختمان ویژه و منحصر به فرد این فیلم، یك بار دیگر بازآفرینی شده، و به یكدستی و انسجامی رسیده‌اند كه انگار از ابتدا، اختصاصاً برای این داستان مشخص طراحی شده‌اند.

پا گذاشتن در قصه‌ای که دارد تعریف می‌شود ادامه‌ی مطلب

آدم‌های تنها در مقابل نظامِ سلطه‌جو

آن همه جوش و خروش که از سال ۱۹۶۸ تا اواسط دهه‌ی هفتاد تأثیرش را بر موسیقی، ادبیات و سینما باقی گذاشت، در آثار پیتر ویر جوان هم بازتاب پیدا كرده و هر دو فیلم ابتدایی‌اش، روایت‌گر گرفتار شدن فرد در میان جمع، و محاصره شدن توسط قواعد كشنده‌ی یك نظام سلطه‌جو و انعطاف‌ناپذیر است.

آدم‌های تنها در مقابل نظامِ سلطه‌جو ادامه‌ی مطلب

The Conversation

اضطراب در حضور دیگران

درخشان‌ترین وجه ساختاری مكالمه كه جداً نبوغ‌آمیز است، ساختار دایره‌ای آن است؛ آن لانگ‌شات ابتدایی، نمایی تزئینی نبوده، و سكانس افتتاحیه، مقدمه‌ای برای ورود به داستان زندگی هری كال نبوده: كل ماجرا همان است. همه‌ی فیلم همان میدان است، شخصیت اصلی داستان ما هم در نسبت با وقایع همان میدان به ما معرفی می‌شود.

اضطراب در حضور دیگران ادامه‌ی مطلب

Death and the Maiden

جدار نامرئی میان شر و معصومیت

رفتار پولینا مثل تماشاگران متعارفِ یك كنسرت نیست كه علاقه‌مند و آرام می‌نشینند و لذت می‌برند؛ چهره‌اش نشان می‌دهد كه رنج می‌كشد. می‌بینیم كه با اضطراب، دست شوهرش را فشار می‌دهد. مشكلش چیست؟ از موسیقی لذت نمی‌برد؟ قطعه‌ای كه دارد اجرا می‌شود كوارتتی است از فرانتس شوبرت به نام مرگ و دوشیزه. پولینا مسأله‌ای با این قطعه دارد؟

جدار نامرئی میان شر و معصومیت ادامه‌ی مطلب

error: Content is protected !!
پیمایش به بالا