صورتک‌ها

خیابان اسکارلت ساختمان دراماتیک پرجزئیات و قدرتمندی دارد با رگه‌ای از تقدیرگرایی سهمگین تراژدی‌های کلاسیک یونانی. از بهترین نمونه‌ها برای توجه به درهم‌آمیزی الگوهای سینمای اکسپرسیونیستی آلمان با قراردادهای فیلم نوآر

صورتک‌ها ادامه‌ی مطلب

آینه

تاد هینز سابقه‌ی کار با دست‌مایه‌های ملودرام را دارد اما این‌بار وسوسه‌های سبکی‌اش بیش از همیشه به چشم می‌آید و با طراحی میزانسن‌های پیچیده تلاش کرده تقابل دو زن داستان را به بخشی از بافت تصویر سرایت دهد. دو زن که قرار است آینه‌ی یکدیگر باشند.

آینه ادامه‌ی مطلب

آفتاب و سایه

آقای هیرایاما به پول زیاد نیاز ندارد چون دستمزدش به‌عنوان نظافت‌چی توالت برایش کافی است. خانه‌ی آن چنانی نمی‌خواهد مگر این‌که خواهرزاده‌اش مهمانش شود و مجبور شود خودش در انبار بخوابد، ماشین لوکس هم نمی‌خواهد مگر این‌که دوست‌دختر کارمندش مسافرش شود و مجبور شود خودش را پشت ماشین بچپاند.

آفتاب و سایه ادامه‌ی مطلب

پیرنگ‌های گیج‌کننده

ادبیات مدرن و آوانگارد از مدت‌ها پیش با دست‌کاری در زمان [خطی] و تغییر زاویه‌ی دید و تکرار صحنه‌ها همراه بوده است. اما وقتی سروکله‌ی چنین ترفندهای فرمی‌ای در رسانه‌های عامه‌پسند پیدا می‌شود، معمولا جوری با آن‌‌ها برخورد می‌شود که انگار این ترفندهای فرمی را از منابع روشنفکرانه کش رفته‌اند.

پیرنگ‌های گیج‌کننده ادامه‌ی مطلب

وینسنت‌ها و جولزها

وینسنت بعد از مرگی تصادفی، دوباره برمی‌خیزد تا در موقعیتی قرار بگیرد كه طبق قواعدی كه خودش به آنها باور دارد، حتماً باید بمیرد؛ به شكل غیرتصادفی. اما این بار نمی‌میرد. هیچ گلوله‌ای به او اصابت نمی‌كند. جولز اصرار می‌كند كه وینسنت این لحظه را دست كم نگیرد و به وقوع معجزه اعتراف كند.

وینسنت‌ها و جولزها ادامه‌ی مطلب

او که می‌جنگد

فراستی همیشه تلاش کرده مفهوم «فرم» و اهمیتش در تحلیل فیلم را شرح دهد، اما من هیچ مشابهی برایش سراغ ندارم از حیث شدت اشتغال به «نقد مضمون» یا درواقع نقد «سازنده‌ی فیلم» به جای نقد فیلم. این فاحش‌ترین پارادوکس وجودی مسعود فراستی است. او تقریباً همیشه مشغول تحلیل فیلم بر اساس «آدم» پشت فیلم است.

او که می‌جنگد ادامه‌ی مطلب

چارلی در برابر چارلی

هوشمندی فیلم این است که گرچه در ظاهر، تاریخچه‌ی رشد محبوبیت یک کاراکتر را پی می‌گیرد، در لایه‌ای دیگر مشغول تحلیل رابطه‌ی ستاره‌ها با مخاطب می‌شود: تماشاگر شیفته‌ی یک کاراکتر می‌شود. آن کاراکتر با تصمیم‌های کسی خلق شده که نمی‌دانیم در زندگی واقعی چه اشتراکی دارند.

چارلی در برابر چارلی ادامه‌ی مطلب

خانم‌ها و آقایان، به سینما خوش آمدید

دغدغه‌ی جیمز کامرون در آواتارهایش ساختن یک دنیای خیره‌کننده است. دنیایی که پیشاپیش، قبل از این‌که مسیر دراماتیک پیدا کند خارق‌العاده است. کامرون روی طراحی جزئیات هر تکه‌ از این دنیا حساسیتی غیرعادی و کم‌سابقه به خرج می‌دهد و می‌خواهد مثل یک پیکرتراش همه‌ی ریزه‌کاری‌ها را کنترل کند.

خانم‌ها و آقایان، به سینما خوش آمدید ادامه‌ی مطلب

خدای مرگ مقابل خدای زندگی در اینی‌شرین

کالم بهای آزادی‌اش، بهای خلاصی از بطالت را با قطع عضو می‌دهد؛ همان تکه‌هایی از بدنش را که برای نواختن ساز نیاز دارد قیچی می‌کند و می‌کوبد به در خانه‌ی پادریک. چارپای محبوب پادریک که شعور ندارد نباید تکه‌های بدن آدم‌ها را بخورد تلف می‌شود.

خدای مرگ مقابل خدای زندگی در اینی‌شرین ادامه‌ی مطلب

error: Content is protected !!
پیمایش به بالا