حسین معززی‌نیا

حسین معززی‌نیا نویسنده، منتقد و مدرس سینماست. او از سال ۱۳۷۱ فعالیتش در مطبوعات سینمایی ایران را آغاز کرده و به‌عنوان نویسنده یا دبیر سرویس با نشریات متعددی همکاری کرده، از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۵ هم سردبیری یک ماهنامه‌ی سینمایی به نام ۲۴ را بر عهده داشته است. علاوه بر این، از سال ۱۳۷۵ کار تدریس مبانی نقد فیلم و تاریخ سینما را در مراکز مختلف آموزشی بر عهده داشته که در سه سال گذشته این فعالیت را در شهر تورنتو نیز ادامه می‌دهد. از معززی‌نیا ۵ کتاب سینمایی نیز منتشر شده. او کارگردانی و تدوین تعدادی برنامه‌ی تلویزیونی و فیلم مستند را بر عهده داشته و در هیئت داوری یا هیئت انتخاب تعدادی از جشنواره‌های سینمایی هم عضویت داشته است.

Celine and Julie Go Boating

پا گذاشتن در قصه‌ای که دارد تعریف می‌شود

سلین و ژولی از یك‌سو، تمام خصیصه‌های ساختاری موج نویی‌ها را در خود دارد، از سوی دیگر، همه‌ی این بازی‌های ساختاری، متناسب با ساختمان ویژه و منحصر به فرد این فیلم، یك بار دیگر بازآفرینی شده، و به یكدستی و انسجامی رسیده‌اند كه انگار از ابتدا، اختصاصاً برای این داستان مشخص طراحی شده‌اند.

پا گذاشتن در قصه‌ای که دارد تعریف می‌شود ادامه‌ی مطلب

آدم‌های تنها در مقابل نظامِ سلطه‌جو

آن همه جوش و خروش که از سال ۱۹۶۸ تا اواسط دهه‌ی هفتاد تأثیرش را بر موسیقی، ادبیات و سینما باقی گذاشت، در آثار پیتر ویر جوان هم بازتاب پیدا كرده و هر دو فیلم ابتدایی‌اش، روایت‌گر گرفتار شدن فرد در میان جمع، و محاصره شدن توسط قواعد كشنده‌ی یك نظام سلطه‌جو و انعطاف‌ناپذیر است.

آدم‌های تنها در مقابل نظامِ سلطه‌جو ادامه‌ی مطلب

The Conversation

اضطراب در حضور دیگران

درخشان‌ترین وجه ساختاری مكالمه كه جداً نبوغ‌آمیز است، ساختار دایره‌ای آن است؛ آن لانگ‌شات ابتدایی، نمایی تزئینی نبوده، و سكانس افتتاحیه، مقدمه‌ای برای ورود به داستان زندگی هری كال نبوده: كل ماجرا همان است. همه‌ی فیلم همان میدان است، شخصیت اصلی داستان ما هم در نسبت با وقایع همان میدان به ما معرفی می‌شود.

اضطراب در حضور دیگران ادامه‌ی مطلب

Death and the Maiden

جدار نامرئی میان شر و معصومیت

رفتار پولینا مثل تماشاگران متعارفِ یك كنسرت نیست كه علاقه‌مند و آرام می‌نشینند و لذت می‌برند؛ چهره‌اش نشان می‌دهد كه رنج می‌كشد. می‌بینیم كه با اضطراب، دست شوهرش را فشار می‌دهد. مشكلش چیست؟ از موسیقی لذت نمی‌برد؟ قطعه‌ای كه دارد اجرا می‌شود كوارتتی است از فرانتس شوبرت به نام مرگ و دوشیزه. پولینا مسأله‌ای با این قطعه دارد؟

جدار نامرئی میان شر و معصومیت ادامه‌ی مطلب

In Bruges

باور می‌كنیم، باور نمی‌كنیم

رِی (كالین فارل) یك جوان تندخو و عملگراست كه ترجیح می‌دهد وقتش را صرف ماجراجویی و لذت‌های آنی زندگی كند، و كِن (برندان گلیسن) مرد میان‌سال پخته و آرامی است كه دوست دارد به تماشای آثار فرهنگی شهر برود، و سر فرصت و با حوصله در تاریخ سیر كند.

باور می‌كنیم، باور نمی‌كنیم ادامه‌ی مطلب

WALL·E

آسمان‌خراش‌ها، روبات‌ها و زباله‌ها

وال‌‌‌.‌ای شاید اولین محصول پیكسار باشد كه قابلیت‌های تكنیكی انیمیشن سه‌بعدی در آن به رخ كشیده نمی‌شود، بر عكس، غلبه‌ی رنگ‌های چرك و مرده‌ی متمایل به قهوه‌ای در نیمه‌ی اول فیلم موجب می‌شود كه نوعی لحن رئالیستی بر اثر حاكم شود، و بر خلاف نمونه‌هایی مثل راتاتوی و در جست‌وجوی نیمو فضای فانتزی چشم‌نوازی ساخته نشود.

آسمان‌خراش‌ها، روبات‌ها و زباله‌ها ادامه‌ی مطلب

The Orphanage

اقامت ابدی در یك یتیم‌خانه

یتیم‌خانه، با سكانسی از كودكی لورا در یتیم‌خانه شروع می‌شود كه او در محوطه‌ی بیرونی دارد نوعی بازی قایم‌موشك را انجام می‌دهد؛ بر روی درختی چشم گذاشته و ما در لانگ‌شات می‌بینیم كه هر بار تا سه می‌شمرد، بچه‌ها كمی به او نزدیك‌تر می‌شوند تا وقتی كه دست‌شان به او بخورد، بعد فرار می‌كنند و او دنبال‌شان می‌كند…

اقامت ابدی در یك یتیم‌خانه ادامه‌ی مطلب

A Hidden Life

تاریخ‌سازانِ بی نام و نشان

حیات ناپیدا در انتها، پس از آخرین پلان، با این کپشن به پایان می‌رسد: «…چرا که خوبی روزافزون جهان، تا حدی وابسته‌ به کنش‌هایی‌ست که نامی از آنها در تاریخ نمی‌مانَد، و این‌که وضع من و تو آن قدر که می‌شد ناگوار نیست، نیمی مدیون کسانی ا‌ست که با وفاداری، حیاتی ناپیدا را زیسته‌اند و در گورهایی گمنام می‌آرمند.»

تاریخ‌سازانِ بی نام و نشان ادامه‌ی مطلب

Better Call Saul

شکار و شکارچی

اپیزود اول فصل جدید گرچه با یک مقدمه‌ی طولانی به سبک فصل‌های قبل شروع شد که باز هم در تصاویری سیاه‌و‌سفید به آینده رفته بودیم و وضع‌و‌حال غم‌ناک سال گودمن را در ایام بعد از وقایع برکینگ‌بد تماشا می‌کردیم، بعد از تیتراژ، دقیقاً به همان نقطه‌ای بازگشت که اپیزود آخر فصل چهارم تمام شده بود.

شکار و شکارچی ادامه‌ی مطلب

Les Misérables

زارعِ بد

بینوایان، علاوه بر این‌که از جهت تکنیکی، نوید ظهور یک فیلم‌ساز مسلط بر میزانسن، ریتم و هدایت بازیگران در سکانس‌هایی دشوار را می‌دهد، از حیث درون‌مایه، تم‌هایی نشأت‌گرفته از زمینه‌های تاریخی فرهنگ فرانسه، رمان هوگو و بحران‌های دو دهه‌ی اخیر این کشور را هوش‌مندانه درهم آمیخته است.

زارعِ بد ادامه‌ی مطلب

error: Content is protected !!
پیمایش به بالا