حسین معززی‌نیا

حسین معززی‌نیا نویسنده، منتقد و مدرس سینماست. او از سال ۱۳۷۱ فعالیتش در مطبوعات سینمایی ایران را آغاز کرده و به‌عنوان نویسنده یا دبیر سرویس با نشریات متعددی همکاری کرده، از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۵ هم سردبیری یک ماهنامه‌ی سینمایی به نام ۲۴ را بر عهده داشته است. علاوه بر این، از سال ۱۳۷۵ کار تدریس مبانی نقد فیلم و تاریخ سینما را در مراکز مختلف آموزشی بر عهده داشته که در سه سال گذشته این فعالیت را در شهر تورنتو نیز ادامه می‌دهد. از معززی‌نیا ۵ کتاب سینمایی نیز منتشر شده. او کارگردانی و تدوین تعدادی برنامه‌ی تلویزیونی و فیلم مستند را بر عهده داشته و در هیئت داوری یا هیئت انتخاب تعدادی از جشنواره‌های سینمایی هم عضویت داشته است.

هنرمندی که هم خلق می‌کند، هم نقد می‌کند!

چند دهه است که می‌دانیم قرار نیست فیلمی از فون‌تریر را راحت و آسوده، بدون شوک‌های بصری و روایی تماشا کنیم. از همان سال‌ها که اروپا را ساخته بود تا ایده‌های غیرمنتظره‌ای مثل رقصنده در تاریکی و داگ‌ویل و چیز مخوفی مثل ضدمسیح، همیشه می‌دانستیم که موقع تماشای فیلم‌های او قرار است گوشه‌ای کز کنیم!

هنرمندی که هم خلق می‌کند، هم نقد می‌کند! ادامه‌ی مطلب

سه‌نوازی در گام ماژور

تماشای سوگلی (یورگس لانتیموس) برایم غیرمنتظره بود. انتظارش را نداشتم. نمایش یک‌تکه‌ی ماهرانه‌ی مسحورکننده‌ای است. هم‌چون کنسرتی به‌دقت طراحی‌شده یا اپرایی موزون، با ریتمی یکدست و اجرایی ماهرانه تا انتها پیش می‌رود، تمام می‌شود و تو ملتفت نمی‌شوی قطعه‌ها چطور به هم پیوستند تا یک پیکره‌ی متحد را بسازند.

سه‌نوازی در گام ماژور ادامه‌ی مطلب

اهمیت زاویه دید یک گیتار

فیلم تازه‌ی کوئن‌ها متمرکز بر همان ایده‌ی همیشگی است که بیش از سه دهه است پی‌گیری می‌کنند: حکایت چند آدم طماع و ابله که فکر می‌کنند خیلی زرنگند ولی در اصل، دارند گور خودشان را می‌کنند. ابله‌هایی که حماقت‌شان قابل تحسین است چون سرشار از شور زندگی‌اند! همان‌ها که قبلاً دیده‌ایم حالا در زمان و مکان غرب وحشی قرار گرفته‌اند.

اهمیت زاویه دید یک گیتار ادامه‌ی مطلب

یک فیلم کوچکِ بی‌ادعا

فیلم‌‌ساز که مشخص است عاشق تاریخ سینماست، به جای ناخنک زدن به مضامین «عمیق» همه‌پسند، تلاشش را صرف دوباره‌سازی شوخی‌های مشهور لورل و هاردی کرده و به همراه دو بازیگر درجه یکش وقت زیادی صرف باورپذیر درآوردن فیگورها و جزئیات رفتار دو ستاره‌ی تکرارنشدنی سینمای کمدی کرده. فیلم، دستاورد بزرگی است برای بازسازی شمایل دو بازیگر فقید.

یک فیلم کوچکِ بی‌ادعا ادامه‌ی مطلب

غرابت برای غرابت

هومن سیدی از فیلم‌های كوتاهش، از اولین فیلم بلندش (آفریقا) تا این آخری دارد یك رویكرد را تكرار می‌كند: كولاژ هوشمندانه‌ی شخصیت‌ها، موقعیت‌ها و لحظات تاثیرگذاری كه در فیلم‌ها و سریال‌های روز دنیا می‌بیند و او را تحت تاثیر قرار می‌دهد. آشكار است كه زیاد فیلم می‌بیند، به ساختار فیلم‌هایی كه دوست دارد فكر می‌كند و جزئیات‌شان را در ذهنش مرور می‌كند.

غرابت برای غرابت ادامه‌ی مطلب

نویسنده علیه نویسنده

تماشای مینی سریال هشت قسمتی چیزهای تیز برایم با اشتیاق فراوان آغاز شد و با سرخوردگی کلافه‌کننده‌ای به پایان رسید! ایده‌ی اصلی که وقوع جنایاتی مرموز در شهری کوچک در جنوب آمریکاست بسیار وسوسه‌کننده به نظر می‌رسید چون در اغلب اوقات از دل چنین ایده‌ای که متمرکز بر جغرافیای آن منطقه و فرهنگ مردمش است، قصه‌ها و فیلم‌های خوبی درآمده.

نویسنده علیه نویسنده ادامه‌ی مطلب

قصه‌ی یک تروریستِ عاشق

شبی که ماه کامل شد با این کپشن آغاز می‌شود که: «این فیلم بر اساس یک ماجرای واقعی ساخته شده» بسیارخب. خیلی هم عالی. ولی این دیگر هیچ ویژگی قابل ذکری برای یک فیلم سینمایی نیست. فیلم‌ها چه بر اساس واقعیت باشند چه بر مبنای خیال، وقتی شروع می‌شوند باید واقعیت خودشان را بسازند.

قصه‌ی یک تروریستِ عاشق ادامه‌ی مطلب

انزوا در ازدحام

به نظر می‌رسد تم مورد علاقه‌ی این فیلم‌ساز «فقدان» است. او داستان‌هایی تعریف می‌کند درباره‌ی «از دست دادن» و این‌که حالا چطور باید با آن‌چه از دست داده‌ایم کنار بیاییم، آن هم در دنیایی که چه در دوره‌ی پیشامدرن و چه زیر نقاب مدنیت امروزی، خشن و حریص است و آدم‌ها را منزوی و مطرود می‌خواهد.

انزوا در ازدحام ادامه‌ی مطلب

یک فیلم ملایم

رضا فیلم کوچک و دلپذیری است به این دلیل كه متفاوت بودنش به قصد خودنمایی نیست. برای جلب توجه نیست. متفاوت بودنش انتخاب سازنده‌اش را نشان می‌دهد. امتیاز بزرگ فیلم این است كه با اعتماد به نفس، مكث كرده روی همان دنیای كوچك و محدودی كه دوست دارد نشان ما بدهد؛ دنیایی که دور و بر شخصیت رضا شکل گرفته.

یک فیلم ملایم ادامه‌ی مطلب

چیزهایی هست که نمی‌دانیم

به‌تدريج دیدم عده‌ای از مشاهير تاريخ كه برای ما جايگاه اسطوره‌ای پيدا كرده‌اند در مواردی نه‌چندان معدود، كم‌وبيش خباثت‌هایی به خرج داده‌اند و ما بی‌خبر بوده‌ایم و در آن سو هم هيولاهايی كه برای‌مان ساخته‌اند آن‌قدرها شاخ و دم نداشته‌اند. شکل روایت فیلم، به‌تدریج تقسیم‌بندی سیاه و سفید ذهن‌مان را سست .می‌کند

چیزهایی هست که نمی‌دانیم ادامه‌ی مطلب

error: Content is protected !!
پیمایش به بالا