ژانویه 2020

1917

دوربین ـ قلم

۱۹۱۷ درباره‌ی سربازی است که از چرت نیم‌روزی پای یک درخت بیدار می‌شود تا به مأموریتی اعزام شود برای جلوگیری از کشتاری باطل، و در پایان قصه، تنها روی خاک می‌نشیند، به درختی دیگر تکیه می‌دهد، و مرور می‌کند در همین چند ساعت، چه از دست داده و چه برایش باقی مانده.

دوربین ـ قلم ادامه‌ی مطلب

Beanpole

قصه‌ی ماشا و ای‌یا

دیلاق (Beanpole) درباره‌ی دو زن است. جنگ جهانی دوم تمام شده، در سن‌پترزبورگ (که هنوز اسمش لنین‌گراد است) مردم مشغول رسیدگی به مجروح‌ها و آسیب‌دیده‌های جنگ سهمگینی‌اند که آثارش بر بدن و روان سربازها باقی است. فیلم با یک نمای درشتِ کمی دفرمه از صورت دختری شروع می‌شود به‌نام ای‌یا.

قصه‌ی ماشا و ای‌یا ادامه‌ی مطلب

I Lost My Body

روی بام‌‌های پاریس

فیلم در رفت‌و‌آمدی هذیان‌وار بین سه موقعیت پیش می‌رود، گاهی به‌نظر می‌رسد مشغول مرور خاطراتیم، گاهی همه‌چیز کیفیت رؤیاگونه پیدا می‌کند، و گاهی هم حوادث به‌شدت واقعی است. ایده‌های جزئی در صحنه‌ها تحسین‌برانگیز است و ترکیب هم‌زمان لطافت و شاعرانگی فرانسوی با موقعیت‌های آزاردهنده و چندش‌آور، باعث می‌شود بسیاری از سکانس‌ها را با حسی دوگانه تماشا کنیم.

روی بام‌‌های پاریس ادامه‌ی مطلب

Where'd You Go, Bernadette

از سیاتل به قطب جنوب

این‌طور به نظر می‌رسد که آقای ریچارد لینک‌لیترِ عزیز بعد از به‌ثمر رسیدن پروژه‌ی سخت و مهم زندگی‌اش یعنی فیلم پسرانگی، بعد از تحسین‌ها و ستایش‌هایی که نصیبش شد، خیالش راحت شده و فعلاً چند سالی مشغول گذراندن ایام فراغت در کنار فیلم‌سازی است! فیلم امسالش به‌نام کجا رفتی برنادت هم همین وضع‌و‌حال را دارد.

از سیاتل به قطب جنوب ادامه‌ی مطلب

error: Content is protected !!
پیمایش به بالا