دوربین ـ قلم
۱۹۱۷ دربارهی سربازی است که از چرت نیمروزی پای یک درخت بیدار میشود تا به مأموریتی اعزام شود برای جلوگیری از کشتاری باطل، و در پایان قصه، تنها روی خاک مینشیند، به درختی دیگر تکیه میدهد، و مرور میکند در همین چند ساعت، چه از دست داده و چه برایش باقی مانده.